مظلومیت‌های ازدست‌رفته 

هنوز از یادمان نرفته، همین چند سال پیش بود که هرکس از راه می‌رسید طرح‌هایی به‌منظور تأمین و رفع کمبود آب اصفهان ارائه می‌داد و البته مشاوران دراین‌باره ید طولایی داشتند و دارند

مظلومیت‌های ازدست‌رفته 


هنوز از یادمان نرفته، همین چند سال پیش بود که هرکس از راه می‌رسید طرح‌هایی به‌منظور تأمین و رفع کمبود آب اصفهان ارائه می‌داد و البته مشاوران دراین‌باره ید طولایی داشتند و دارند تا دامنه آن به دیگر کشورهای حریص درباره چالش سرایت کند و جوانی ناشناس نقشه‌ای به‌منظور پیشگیری از فرونشست آب در طول رودخانه زاینده‌رود را روی میز آن‌ها بگذارد که اساس آن به‌نوعی نهرکشی شباهت داشت تا به‌واسطه این کانال طولانی سد به تالاب گاوخونی متصل شود غافل از اینکه زاینده‌رود تنها یک عامل تأمین آب برای کشاورزی و آشامیدن نیست و باید جاری باشد بلکه وظیفه مهم‌تری چون تزریق به چاه‌های فلمن و همچنین نگهداری لایه‌های زمینی کلان‌شهر را به‌منظور پیشگیری از فرونشست عهده‌دار است که درنهایت کوته‌بینی بعضی از مدیران باعث شده تا این مسئولیت بزرگ نادیده گرفته شود و تلاشی ایثارگرانه برای احیای مظلومیت ازدست‌رفته صورت نگیرد تا در این میان معدودی بتوانند از منافع این رانت بهره‌مند شوند. حجت میان‌آبادی پژوهشگر حوزه آب و عضو هیئت‌علمی گروه مهندسی آب دانشگاه تربیت مدرس تهران اینگونه نظر می‌دهد: «چندین دهه است که تغییر اقلیم موردبحث متخصصان بین‌المللی بوده و هست. در چند سال اخیر نیز سیاستگذاران و برخی از سیاستمداران در دنیا به این مسئله ورود پیدا کرده‌اند. به همین دلیل مسئله تبعات تغییر اقلیم برای سیاستمداران و سیاست‌گذاران کم‌وبیش ملموس شده و تا حدودی مسئله تغییر اقلیم اهمیت جدی‌تری پیدا کرده است، اما این مسئله هنوز به معنای واقعی کلمه در کشور ما اولویت چندانی پیدا نکرده است؛ بنابراین ما در سیر برنامه‌ریزی‌های کلان آبی در کشور و مهم‌تر از آن سیاستگذاری‌های کلانمان اهمیت توجه به تغییر اقلیم را نمی‌بینیم. اگرچه طبیعت صبرش زیاد است، اما نشان داده که زور و درنتیجه قهرش بر انسان غلبه می‌کند، بنابراین ما انسان‌ها دو راه بیشتر نداریم؛ یا تصمیم می‌گیریم که دنبال منافع کوتاه‌مدت باشیم و فکر کنیم که در ۱۰، ۲۰ یا ۵۰ سال آینده اتفاقی نمی‌افتد و خوشحال و خرسند از روند توسعه غلطمان باشیم، یا اینکه باور‌ها و رویکردهایمان را تغییر بدهیم. دکتر مرتضی فرهادی نیز دراین‌باره اینگونه نظر می‌دهد، اگر طبیعت را به‌مثابه یک موجودی که به انسان نفع می‌رساند، در نظر بگیریم، فرق است بین اینکه انسان، شیر آن حیوان را بمکد یا خون آن را. بنابراین از دل سازگاری با طبیعت، راهکار‌هایی درمی‌آید که شیر را از آن می‌مکیم و از دل رویکرد مهار طبیعت، خون و شیره آن را می‌مکیم. بنابراین بین برداشت «شیر طبیعت» و «شیره طبیعت» تفاوت بسیار است و این بزرگ‌ترین مشکلی است که ما در حوزه سیاستگذاری مواجهه با تغییر اقلیم داریم. در برنامه پنجم و ششم توسعه برنامه ویژه‌ای برای مواجهه با تغییر اقلیم وجود ندارد. حتی برفرض اینکه در سیاستگذاری برنامه‌های میان‌مدتی مثل برنامه توسعه پنج‌ساله به این مسئله پرداخته شود، تا زمانی که باور‌ها و رویکرد‌های سیاستگذاران و سیاستمداران ما نسبت به توسعه و تغییر اقلیم اصلاح نشود، گنجاندن متن مسئله تغییر اقلیم در برنامه توسعه پنج‌ساله نیز فایده‌ای ندارد. ما فقط دلخوش هستیم که مسائل مختلفی را در برنامه پنجم توسعه دیده‌ایم. مگر آمایش سرزمین را در برنامه توسعه ندیده ‌بودیم؟ اینهمه فولادی‌ها در مناطق کویری و خشک کشور چه‌کار می‌کنند؟ اینهمه توسعه بی‌ضابطه کلان‌شهرهایی مثل مشهد، اصفهان و تهران کجاست؟ آن‌ها را در برنامه دیده‌ایم، اما اتفاقی نیفتاده است، زیرا قبل از اینکه مسائل در برنامه توسعه بیاید، باید باور‌ها و رویکرد‌ها اصلاح شود که بتواند اثرگذار باشد.» امروز این مظلومیت‌های طبیعت در زیر غبار سیاست‌زدگی‌ها مدفون شده تا حقابه قبل از سد زاینده‌رود نادیده گرفته شود و آب کشاورزی و آشامیدنی آن تنها تا آذرماه امسال دوام داشته و جاری باشد؛ بنابراین هر آنچه حجت میان‌آبادی می‌گوید سوای برنامه‌های توسعه تدوین و ابلاغ‌شده حداقل پیرامون معضلات و بحران کم‌آبی است که ادامه می‌دهد «کشور ما کشوری خشک و نیمه‌خشک است و وضعیت منابع آبی خوبی ندارد، اما می‌بینیم که وضعیت توسعه‌مان به‌گونه‌ای است که گویا غنی هستیم! میزان چمنی که در شهر مشهد دیده‌ام در آمستردام هلند وجود ندارد. یا میزان چمن‌کاری که در تهران انجام شده و برای آن آب زیادی مصرف می‌شود در بوستون امریکا که یک شهر کنار دریا و اقیانوس است، وجود ندارد. یا میزان فولادی که در مناطق خشک و نیمه‌خشک کشورمان راه‌اندازی شده را هیچ کشور پرآبی در دنیا ندارد، بنابراین مسئله سازگاری می‌گوید که اگر کشوری خشک و نیمه‌خشک هستید، برای توسعه‌یافتگی در کرمان، قم، زابل، مشهد، تهران و اصفهان نباید در فضای طراحی شهری‌تان چیزی به نام «چمن» باشد. به همین دلیل می‌بینیم که در همه بخش‌های صنعت، فولاد، شرب، توسعه شهری و کشاورزی مشکلات عدیده‌ای وجود دارد. درصورتی‌که اگر به مسئله سازگاری توجه کنیم، سازگاری با طبیعت مشخص می‌کند که آیا در منطقه خشک و نیمه‌خشک، توسعه‌ای که در حوزه کشاورزی، صنعت، شرب و توسعه شهری می‌دهید متناسب با شرایط است یا نه. » شاید تا حدودی زیاده‌خواهی به نظر برسد اما در اصل اینگونه نیست که بزرگان گفته‌اند جلوی ضرر را از هرکجا بگیرند نفع است و طی این سال‌ها بارها و بارها از جانب متخصصان و پژوهشگران خواسته شد تا دست منابع و صنایع آب‌بر و بدون بازده از منابع آب اصفهان حذف یا به مناطق پرآب منتقل شوند که اگر گوش شنوایی در بین سیاستمداران و مجریان بود این پروژه را به‌آرامی انجام و اجازه نمی‌دادند مشکل به معضل و سپس بحران تبدیل شود تا نه‌تنها حقابه‌های میراثی تحلیل یابد بلکه قسمت عمده‌ای از سهم آشامیدن، بهداشت و کشاورزی آن در بخش‌های جدید صنعتی و باغداری‌های غیر بهره‌ور هزینه شود و امروز مردم استان اصفهان را با نگرانی‌های مختلف همچون بی‌آبی، آلودگی هوا و فرونشست زمین و الی‌آخر مواجه سازد.
ادامه دارد

ارسال نظر